چطور در یک رابطه عاشقانه، از شک و تردیدهای بیمورد جلوگیری کنیم؟

1. ارتباط باز و با صداقت داشته باشید
ارتباط سنگ بنای هر رابطه سالمی است. در مورد احساسات، ترسها و نگرانیهای خود با شریک زندگیتان صحبت کنید. از پنهانکاری و سکوت دوری کنید، زیرا این موارد میتوانند سوءتفاهم و شک را دامن بزنند. سعی کنید فعالانه به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و با همدلی پاسخ دهید. پرسیدن سوالات واضح و دقیق میتواند از برداشتهای نادرست جلوگیری کند. 
اگر سوءتفاهمی رخ داد، سعی کنید آن را به سرعت حل کنید و از طولانی شدن آن جلوگیری کنید.
5. مرزهای سالم تعیین کنید
در مورد مرزهای خود با شریک زندگیتان صحبت کنید و به مرزهای او احترام بگذارید. مرزهای فیزیکی، عاطفی، و روانی را در نظر بگیرید. اگر شریک زندگیتان به مرزهای شما احترام نمیگذارد، با او صحبت کنید و در صورت لزوم، از یک متخصص کمک بگیرید. مرزها باید انعطافپذیر باشند و با تغییر شرایط رابطه، قابل تنظیم باشند.
6. انتظارات واقعبینانه داشته باشید
از شریک زندگیتان انتظار نداشته باشید که تمام نیازهای شما را برآورده کند. او نمیتواند شما را کامل کند. از مقایسه رابطه خود با روابط دیگران خودداری کنید. هر رابطهای منحصر به فرد است. به جای تمرکز بر نقصهای شریک زندگیتان، بر نقاط قوت او تمرکز کنید. اگر انتظارات شما با واقعیت مطابقت ندارد، سعی کنید آنها را تعدیل کنید و واقعبینانهتر باشید.
7. به نشانههای هشداردهنده توجه کنید (اما اغراق نکنید)
نادیده گرفتن نشانههای هشداردهنده میتواند منجر به مشکلات جدی در رابطه شود. به غریزه خود اعتماد کنید و اگر احساس میکنید چیزی درست نیست، به آن توجه کنید. نشانههای هشداردهنده میتواند شامل دروغگویی، پنهانکاری، سوءاستفاده عاطفی یا فیزیکی، و خیانت باشد. اگر متوجه نشانههای هشداردهنده شدید، با شریک زندگیتان صحبت کنید و در صورت لزوم، از یک متخصص کمک بگیرید. اما مراقب باشید که در تشخیص نشانههای هشداردهنده اغراق نکنید. هر رفتار غیرعادی لزوماً به معنای خیانت یا دروغگویی نیست.
8. به خودتان زمان بدهید
بعد از یک اتفاق ناخوشایند یا یک بحث جدی، به خودتان زمان بدهید تا آرام شوید و فکر کنید. سعی کنید در حالت هیجانی تصمیمگیری نکنید و قبل از هر اقدامی، منطقی فکر کنید. با خودتان مهربان باشید و به خودتان اجازه دهید که احساسات خود را تجربه کنید. اگر نیاز دارید، از یک دوست یا مشاور کمک بگیرید تا احساسات خود را پردازش کنید. بعد از اینکه آرام شدید، میتوانید با شریک زندگیتان صحبت کنید و به دنبال راهحل باشید. سعی کنید از سرزنش کردن یکدیگر خودداری کنید و بر حل مسئله تمرکز کنید.
9. از مقایسه با روابط دیگران خودداری کنید
هر رابطهای منحصر به فرد است و نباید آن را با روابط دیگران مقایسه کرد. رسانههای اجتماعی اغلب تصویری غیرواقعی از روابط را نشان میدهند. به جای اینکه به دنبال کمال در رابطه خود باشید، بر نقاط قوت و لحظات خوش تمرکز کنید. به جای اینکه به دنبال چیزی باشید که ندارید، از آنچه دارید قدردانی کنید. به رابطه خود فرصت دهید تا رشد کند و تکامل یابد. سعی کنید رابطه خود را با استانداردهای خودتان بسنجید، نه با استانداردهای دیگران.
10. به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارید
هر فردی حق دارد حریم خصوصی داشته باشد، حتی در یک رابطه عاشقانه. از تجسس در وسایل شخصی و شبکههای اجتماعی شریک زندگیتان خودداری کنید. اگر در مورد چیزی نگران هستید، به جای تجسس، با شریک زندگیتان صحبت کنید. به شریک زندگیتان اجازه دهید تا با دوستان و خانواده خود وقت بگذراند.
11. فعالیتهای مشترک داشته باشید
انجام فعالیتهای مشترک به تقویت پیوند عاطفی و ایجاد خاطرات مشترک کمک میکند. با هم به سفر بروید، فیلم ببینید، ورزش کنید، یا سرگرمیهای جدید را امتحان کنید. زمانی را به صحبت کردن، خندیدن، و لذت بردن از با هم بودن اختصاص دهید. فعالیتهایی را انتخاب کنید که هر دو از آن لذت میبرید. سعی کنید فعالیتهای مشترک را به یک روال منظم تبدیل کنید.
12. بخشنده باشید
همه اشتباه میکنند و هیچ کس کامل نیست. بخشش یکی از مهمترین عوامل در یک رابطه سالم است. اگر شریک زندگیتان اشتباه کرد، سعی کنید او را ببخشید، مگر اینکه اشتباه او غیرقابل بخشش باشد. ببخشید، اما فراموش نکنید. از اشتباهات گذشته درس بگیرید و از تکرار آنها جلوگیری کنید. بخشیدن به معنای تایید رفتار اشتباه نیست، بلکه به معنای رهایی خودتان از بار منفی است. سعی کنید با همدلی به شریک زندگیتان نگاه کنید و او را درک کنید.
13. زبان عشق یکدیگر را یاد بگیرید
همه افراد به یک شکل عشق را نشان نمیدهند و دریافت نمیکنند. زبان عشق یکدیگر را یاد بگیرید و به زبان او عشق را ابراز کنید. پنج زبان عشق عبارتند از: کلمات تاییدآمیز، وقت با کیفیت، دریافت هدیه، خدمات عملی، و تماس فیزیکی. اگر زبان عشق شریک زندگیتان را یاد بگیرید، میتوانید نیازهای عاطفی او را بهتر برآورده کنید. اگر به زبان عشق خودتان عشق را ابراز کنید، احتمالاً شریک زندگیتان متوجه نمیشود و احساس دوست داشته شدن نمیکنید. با هم در مورد زبانهای عشق خود صحبت کنید و سعی کنید آنها را در زندگی روزمره خود به کار ببرید. اگر زبان عشق یکدیگر را یاد بگیرید، میتوانید رابطه عمیقتر و رضایتبخشتری داشته باشید.
14. نقاط قوت رابطه خود را بشناسید و تقویت کنید
به جای تمرکز بر نقاط ضعف، بر نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و آنها را تقویت کنید. ارتباط قوی، اعتماد متقابل، ارزشهای مشترک، و اهداف مشترک میتواند از جمله نقاط قوت یک رابطه باشد. اگر نقاط قوت رابطه خود را بشناسید، میتوانید بر آنها تکیه کنید و در زمانهای سخت، از آنها برای عبور از مشکلات استفاده کنید. نقاط قوت رابطه خود را جشن بگیرید و به یکدیگر یادآوری کنید که چرا با هم هستید. سعی کنید نقاط ضعف خود را به نقاط قوت تبدیل کنید.
15. با خانواده و دوستان یکدیگر ارتباط برقرار کنید
به مهمانیها و مراسم خانوادگی دعوت شوید و سعی کنید با خانواده و دوستان شریک زندگیتان صمیمی شوید. به نظرات و دیدگاههای آنها احترام بگذارید و از آنها در مورد شریک زندگیتان سوال بپرسید. اگر با خانواده و دوستان شریک زندگیتان رابطه خوبی داشته باشید، او احساس راحتی و خوشحالی بیشتری خواهد کرد. سعی کنید با خانواده و دوستان شریک زندگیتان، ارتباطی صمیمانه و محترمانه برقرار کنید.
16. از مشاور کمک بگیرید
مشاوره برای همه روابط مفید است، حتی روابطی که به نظر میرسد مشکلی ندارند. از مراجعه به مشاور نترسید. این نشاندهنده ضعف نیست، بلکه نشاندهنده تعهد شما به رابطه است. سعی کنید هر چه زودتر به مشاور مراجعه کنید تا مشکلات شما عمیقتر نشوند.
17. روی رشد فردی خود سرمایهگذاری کنید
مطالعه کنید، در دورههای آموزشی شرکت کنید، ورزش کنید، هنر خلق کنید یا به فعالیتهای اجتماعی بپردازید. وقتی شما خوشحال، راضی و در مسیر رشد باشید، شریک زندگیتان نیز از بودن با شما لذت بیشتری خواهد برد. رشد فردی نه تنها به نفع شماست، بلکه به نفع رابطه شما نیز خواهد بود. سعی کنید همیشه به دنبال فرصتهایی برای رشد و یادگیری باشید.






در روابط عاشقانه، یکی از چیزهایی که به من کمک کرد این بود که یاد گرفتم گاهی سکوت بهتر از حرف زدن است. بعضی وقت ها وقتی بحثی پیش می آید، به جای ادامه دادن مکالمه، چند دقیقه ساکت می شوم تا آرامشم را به دست بیاورم. این کار کمک می کند که بعدا با منطق بیشتری صحبت کنیم و کمتر چیزهایی را بگوییم که بعدا پشیمان شویم.
یک نکته جالب که چند وقت پیش فهمیدم این بود که بعضی از شک های ما ریشه در ترس های قدیمی دارد نه در رفتار طرف مقابل. مثلا من قبلا فکر می کردم شریکم به من دروغ می گوید، اما بعد فهمیدم این به خاطر تجربه بدی بود که در رابطه قبلم داشتم. وقتی این را فهمیدم، راحت تر توانستم به شریک فعلی ام اعتماد کنم.
خیلی وقت ها ما انتظار داریم طرف مقابل ذهن ما را بخواند و بفهمد چه می خواهیم. ولی واقعیت این است که باید خواسته هایمان را شفاف بگوییم. من همیشه سعی می کنم به جای اینکه بگویم “تو هیچ وقت به احساساتم توجه نمی کنی”، دقیقا بگویم چه رفتارهایی باعث ناراحتی ام می شود و چه انتظاری دارم.
اگر شما هم راهکارهایی برای کاهش شک و تردید در رابطه دارید، خوشحال می شوم در بخش نظرات بخوانمشان. هرکس می تواند با تجربیاتش به دیگران کمک کند تا روابط بهتری داشته باشند. گاهی یک نکته کوچک از کسی که شرایط مشابهی را گذرانده، می تواند راهگشا باشد.