زناشویی

چرا گاهی احساس می‌کنیم که به همسر خود نزدیک نیستیم؟




چرا گاهی احساس می‌کنیم که به همسر خود نزدیک نیستیم؟

احساس دوری از همسر، تجربه‌ای ناخوشایند و متداول در زندگی زناشویی است. این حس می‌تواند به دلایل مختلفی شکل بگیرد و در صورت عدم رسیدگی، بر کیفیت رابطه تاثیر منفی بگذارد. در این مقاله به بررسی 15 نکته در این خصوص می‌پردازیم:

درک این عوامل و تلاش برای رفع آنها، گامی مهم در جهت تقویت صمیمیت و نزدیکی در رابطه با همسر است.

  • ✔️

    کاهش ارتباط کلامی:

    صحبت نکردن کافی در مورد احساسات، افکار و نگرانی‌ها.
  • ✔️

    مشغله‌های روزمره:

    درگیری زیاد با کار، فرزندان یا سایر مسئولیت‌ها و کمبود وقت برای با هم بودن.
  • ✔️

    تغییر در اولویت‌ها:

    تغییر در ارزش‌ها و اهداف زندگی و عدم تطابق با یکدیگر.
  • ✔️

    فقدان صمیمیت عاطفی:

    عدم ابراز محبت، قدردانی و همدلی نسبت به یکدیگر.
  • رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسرانمهارت‌های رابطه زناشویی

    اگر در این زمینه مشکل دارید، از کمک یک متخصص دریغ نکنید. یک مشاور می‌تواند به شما و همسرتان در یادگیری الگوهای ارتباطی سالم کمک کند.

    ارتباط خوب، نه تنها به حل مشکلات کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود احساس کنید دیده و شنیده می‌شوید، که خود به افزایش صمیمیت منجر می‌شود.

    2. عدم اختصاص وقت کافی به یکدیگر

    زندگی پرمشغله امروزی، فرصت کمی برای با هم بودن باقی می‌گذارد. کار، مسئولیت‌های خانوادگی و تعهدات اجتماعی، زمان و انرژی ما را می‌بلعند.

    ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. یک بار با همسرم دو هفته بود که انگار همخانه بودیم نه همسر. حتی سر میز شام هم حرفی نمیزدیم. تا اینکه یک شب یه بازی احمقانه شروع کردیم که چه کسی میتونه با دهان بسته یه آهنگ رو بهتر بخونه. بعد از کلی خنده یهو احساس کردیم دوباره باهم ارتباط گرفتیم. بعضی وقتا همین چیزای کوچیک دیوارها رو خراب میکنه.

    فکر کنم خیلی ها این حس رو تجربه کردن که حتی تو یه اتاق بودن هم دیگه حضور همدیگه رو حس نمیکنن. ممکنه بخوای بیشتر راجع به این بنویسی که چطور میشه توهم شلوغی رو کنار زد و واقعا باهم بود؟ اونم توی این دنیای پرسرعت که نفس کشیدن حالا شده یه کار لوکس.

    یکی دیگه که فکر کنم خیلی ها باهاش درگیرن وقتیه که آدم حواسش نیست کم کم داره همسرش رو مثل یه وسیله میبینه. مثلا من خودم یه مدت فقط یادم میومد بگم ظرفا رو بذار تو ماشین یا فردا بچه رو من میبرم مدرسه. انگار نه انگار که طرفم یه آدمه با کلی احساس و آرزو…

    چقدر جالب میشه اگه کسی راهکارهایی که براش جواب داده اینجا بذاره. مخصوصا برای وقتی که آدم خودش میفهمه داره فاصله میگیره ولی نمیدونه چطور جلوتر رو ببینه…

    👀🤔💭

    واسه من که بدترین لحظه وقتیه که میبینم داریم با هم حرف میزنیم ولی هیچکدوم واقعا گوش نمیدیم. فقط منتظریم نوبتمون بشه حرف خودمون رو بزنیم. اون موقع که انگار دو تا رباتیم که برنامه هامون به هم گیر کرده.

    شاید بشه بیشتر درمورد این نوشت که چطور میشه دوباره شنیدن رو یاد گرفت؟ نه فقط صداها رو گوش دادن…

پاسخ دادن به Shirin لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا