چطور میتوان در روابط عاشقانه، از توقعات بیجا اجتناب کرد؟ 12 نکته کلیدی
متاسفانه، خیلی از افراد ناخواسته توقعات نامعقول از شریک زندگی خود دارند، بدون اینکه حتی خودشان متوجه این موضوع باشند. این توقعات میتوانند بر اساس تجربههای گذشته، تصورات کاملا مطلوبگرایانه از عشق و رابطه، یا حتی فشار اجتماعی شکل بگیرند.
- ✔️
خودشناسی:
قبل از هر چیز، نیازها و خواستههای خود را به خوبی بشناسید. چه چیزهایی برای شما در یک رابطه اهمیت دارند؟ چه انتظاراتی از طرف مقابل دارید؟ با خودتان صادق باشید. - ✔️
واقعبینی:
به این نکته توجه کنید که هیچکس کامل نیست. شریک زندگی شما هم انسان است و نقاط ضعف و قوت خود را دارد. انتظار نداشته باشید که او تمام نیازهای شما را به طور کامل برآورده کند. - ✔️
ارتباط موثر:
مهمترین اصل در هر رابطه، برقراری ارتباط با صداقت و شفاف است. به جای اینکه انتظار داشته باشید طرف مقابل ذهنتان را بخواند، نیازها و خواستههای خود را به طور واضح و محترمانه بیان کنید. - ✔️
درک متقابل:
سعی کنید دیدگاه طرف مقابل را درک کنید. به احساسات و نیازهای او توجه کنید و سعی کنید با همدلی با او رفتار کنید.



به طور منظم ورزش کنید، غذای سالم بخورید، به اندازه کافی بخوابید و به فعالیتهایی بپردازید که به شما انرژی میدهند. زمانی را برای استراحت و آرامش خود اختصاص دهید و از انجام کارهایی که دوست دارید لذت ببرید.
بهخاطر داشته باشید که شما نمیتوانید به طور کامل از کسی مراقبت کنید، مگر اینکه ابتدا از خودتان مراقبت کنید.
وقتی به نیازهای خود توجه میکنید، دیگر نیازی ندارید که تمام توقعات خود را به دوش طرف مقابل بیندازید و این موضوع، فشار زیادی را از روی رابطه شما برمیدارد.
9. صبر و شکیبایی: تغییر زمان میبرد
تغییر رفتارها و عادات، زمان و تلاش میبرد. صبور باشید و به طرف مقابلتان فرصت دهید تا تغییر کند. انتظار نداشته باشید که همه چیز به سرعت اتفاق بیفتد.






یکی از چیزهایی که به من کمک کرد توقعاتم رو مدیریت کنم، فکر کردن به این بود که اگه جای طرف مقابل بودم دوست داشتم با من چه جوری رفتار بشه. یک بار از شریکم انتظار داشتم همیشه اولین نفری باشه که تولدم رو تبریک میگه، اما اون سال فراموش کرد. به جای عصبانیت سعی کردم بفهمم چرا این اتفاق افتاده، فهمیدم اون روز پر استرس بوده. بعدش بدون دعوا بهش گفتم که چقدر این موضوع برام مهمه و از اون به بعد همدیگه رو بهتر درک کردیم.
حس کردن حد و مرزها هم خیلی موثره. یه زمانی فکر میکردم شریکم باید همه آرزوهام رو حدس بزنه و برآورده کنه، اما بعد فهمیدم اینطوری فقط دارم فشار زیادی به رابطه وارد میکنم. یاد گرفتم بعضی چیزها رو خودم باید برآورده کنم.
یه نکته دیگه که دردی ازم درمان کرد، این بود که فهمیدم اهمیت دادن به چیزهای کوچیک خیلی بهتر از انتظار داشتن برای چیزهای بزرگه. مثلا به جای اینکه انتظار داشته باشم هر هفته برایم کلی هدیه بخره، حالش رو وقتی میپرستم که موقع خستگی یه چای برام میاره. این واقعا ارزشش رو داره.
یه وقتایی هم پیش میاد که حس میکنم دلم میخواد چیزی رو به زور از طرفم بگیرم. اون موقع یاد این جمله میفتم: عشق مثل شنلست، نباید با چنگ زدن نگهش داشت. رهایش کن، اگه واقعا مال ته بدونی برمیگرده. این طرز فکر خیلی از تنشها رو کم کرده.