چرا در روابط عاشقانه نیازهایمان نادیده گرفته میشوند؟

چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم که نیازهایمان نادیده گرفته میشود؟
1. عدم ابراز واضح نیازها
شاید فکر کنید که طرف مقابل باید خودش بداند چه چیزی میخواهید، اما واقعیت این است که اغلب افراد نیاز به بیان صریح خواستهها دارند. اگر به طور واضح نگویید که چه انتظاراتی دارید، احتمال نادیده گرفته شدن نیازهایتان بالا میرود. تمرین کنید که بدون خجالت یا ترس، نیازهای خود را به زبان بیاورید. بهرهگیری از جملات “من نیاز دارم که. . . ” یا “من احساس میکنم وقتی. . . ” میتواند کمک کننده باشد. به جای سرزنش، بر روی احساسات خود تمرکز کنید. مثلا به جای گفتن “تو هیچ وقت به من توجه نمیکنی”، بگویید “من احساس میکنم که به توجه بیشتری نیاز دارم. “این کار باعث میشود که طرف مقابل کمتر حالت تدافعی به خود بگیرد و بیشتر به حرفهای شما گوش دهد.
2. انتظارات غیر واقعی
گاهی اوقات انتظارات ما از رابطه و طرف مقابل بسیار بالا و غیر واقعی است. این انتظارات میتوانند ناشی از تصورات رمانتیک، الگوهای نادرست در کودکی، یا فشارهای اجتماعی باشند. مثلا انتظار اینکه طرف مقابل همیشه و در هر شرایطی باید نیازهای شما را برآورده کند، غیرمنطقی است. سعی کنید انتظارات خود را با واقعیت تطبیق دهید و بپذیرید که هیچ رابطهای بینقص نیست. با خودتان صادق باشید و ببینید آیا انتظاراتتان منصفانه هستند یا خیر. انعطافپذیر باشید و آمادگی داشته باشید تا در برخی موارد، نیازهای خود را تعدیل کنید.
3. عدم توجه به زبان عشق طرف مقابل
همه افراد به یک شکل عشق را ابراز و دریافت نمیکنند. “زبانهای عشق” را بشناسید. ممکن است شما به دریافت کلامی محبت نیاز داشته باشید، در حالی که طرف مقابل با انجام کارهای خدماتی عشق خود را نشان میدهد. اگر زبان عشق طرف مقابل را نشناسید، ممکن است احساس کنید که به شما توجه نمیشود، در حالی که او در واقع در حال ابراز عشق به روش خودش است. با صحبت کردن و مشاهده رفتارها، زبان عشق طرف مقابل را کشف کنید. تلاش کنید تا به زبان عشقی که برای او مهم است، عشق خود را ابراز کنید. در ضمن، نیازهای خود را در مورد زبان عشقی که برای شما مهم است، با او در میان بگذارید. به این ترتیب، میتوانید یک ارتباط عمیقتر و رضایتبخشتر برقرار کنید.
4. عدم همدلی







من توی رابطه قبلی ام همیشه حس میکردم طرفم حواسش به من نیست. بعد فهمیدم خودم هم خیلی از نیازهام رو صریح نگفته بودم. وقتی شروع کردم به گفتن واضح تر چی میخوام، خیلی چیزها عوض شد.
بعضی وقت ها فکر می کنیم طرف مقصر بوده که نفهمیده چی میخوایم. ولی شاید خودمون توقع زیادی داریم. من خودم توقع داشتم دوستم همیشه تو فکر من باشه که این غیرواقعی بود.
یک چیز جالب این که من عشقم رو با حرف زدن نشون میدم ولی دوستم با کارای کوچیک مثل خریدن هدیه. اول فکر میکردم بهم اهمیت نمیده ولی بعد فهمیدم فقط روشش فرق داره.
کاش بقیه هم تجربه هاشون رو بگن. مثلا کی تا حالا پیش اومده نیازش رو بگه و طرف مقابل واقعا گوش کنه؟ یا کی مثل من توقعای زیاد داشته؟ جالبه بدونیم چجوری حلش کردن…