چرا روابط پیچیده گاهی جذابتر از روابط ساده به نظر میآیند؟
شاید برایتان پیش آمده باشد که به روابط پیچیده اطرافیانتان نگاه کنید و با خود فکر کنید که چرا اینقدر درگیر این نوع از روابط هستند. به نظر میرسد که این روابط با خود چالشها و درگیریهای زیادی به همراه دارند، اما با این حال، بسیاری از افراد به سمت آنها کشیده میشوند. اما چه چیزی باعث میشود روابط پیچیده تا این حد جذاب به نظر برسند؟
در اینجا 15 نکته را بررسی میکنیم که ممکن است به شما در درک این موضوع کمک کنند:
- ✔️
احساس خاص بودن:
اگر فردی درگیر یک رابطه پیچیده باشد، ممکن است احساس کند که فرد خاصی است که میتواند از پس این شرایط دشوار برآید. - ✔️
فرار از یکنواختی:
روابط ساده و بیدردسر ممکن است برای برخی افراد خستهکننده و یکنواخت به نظر برسند. روابط پیچیده میتوانند این یکنواختی را از بین ببرند. - ✔️
ترس از صمیمیت واقعی:
گاهی اوقات، پیچیدگی یک رابطه میتواند به عنوان سپری برای جلوگیری از صمیمیت واقعی و آسیبپذیری عمل کند. - ✔️
اعتیاد به درام:
برخی افراد به درام و تنش در زندگی خود معتاد هستند. روابط پیچیده میتوانند این نیاز را برآورده کنند. - ✔️
مسائل حل نشده گذشته:
الگوهای رفتاری که در روابط گذشته آموختهایم، میتوانند ما را به سمت روابط پیچیده سوق دهند. - ✔️
تایید گرفتن از دیگران:
برخی افراد با حل مشکلات پیچیده در روابط، به دنبال تایید و تحسین دیگران هستند. - ✔️
تصویر کاملا مطلوب از عشق:
رسانهها و فرهنگ عامه اغلب تصویری کاملا مطلوب و غیرواقعی از عشق را به نمایش میگذارند که با چالشها و سختیها همراه است. - ✔️
ناامنی و خود کم بینی:
افرادی که احساس ناامنی و خود کم بینی دارند، ممکن است فکر کنند که لیاقت یک رابطه ساده و سالم را ندارند. - ✔️
کنترل کردن طرف مقابل:
پیچیده بودن رابطه فرصتی برای کنترل کردن و دستکاری طرف مقابل ایجاد میکند. - ✔️
پر کردن خلاء عاطفی:
در صورتی که فرد از تنهایی و خلا عاطفی رنج میبرد، یک رابطه پیچیده میتواند به صورت موقت این احساسات را تسکین دهد. - ✔️
جلوگیری از تعهد:
پیچیدگی رابطه میتواند به عنوان یک مانع برای تعهد واقعی عمل کند. - ✔️
فرار از مسئولیت:
با پیچیده کردن رابطه، فرد میتواند از مسئولیت های یک رابطه سالم شانه خالی کند. - ✔️
عدم آگاهی از روابط سالم:
گاهی اوقات افراد به دلیل عدم تجربه روابط سالم، تصور می کنند که روابط پیچیده طبیعی هستند.
البته این نکته را توجه کنید که هرچند روابط پیچیده میتوانند جذاب به نظر برسند، اما معمولاً با استرس، اضطراب و نارضایتی همراه هستند.
آیا تا به حال درگیر یک رابطه پیچیده بودهاید؟ تجربه شما چه بوده است؟
مقدمه
در دنیای روابط، گاهی با پدیدهای عجیب روبرو میشویم: جذابیت روابط پیچیده. در حالی که منطق حکم میکند به دنبال سادگی و آرامش باشیم، چرا برخی افراد ناخودآگاه جذب روابطی میشوند که پر از فراز و نشیب، ابهام و چالش است؟ این مقاله به بررسی ۱۵ نکته در این خصوص میپردازد.
این موضوع فقط یک کنجکاوی نیست، بلکه میتواند درک ما از الگوهای رفتاریمان در روابط را عمیقتر کند و به ما کمک کند انتخابهای آگاهانهتری داشته باشیم. آیا این جذابیت، ریشه در نیازهای عمیقتر روانی ما دارد؟آیا ما به دنبال هیجان و چالش هستیم، یا الگوهای آسیبزای گذشته، ناخودآگاه ما را به سمت این نوع روابط سوق میدهند؟در ادامه، به بررسی دقیقتر این موضوع میپردازیم. بیایید با هم این سفر اکتشافی را آغاز کنیم.
1. هیجان و چالش
روابط پیچیده، به طور ذاتی هیجان و چالش بیشتری نسبت به روابط ساده دارند. این هیجان میتواند به عنوان یک محرک عمل کند و احساس زنده بودن و درگیر بودن را در فرد تقویت کند. در واقع، حل مسائل و گذر از موانع در یک رابطه پیچیده میتواند به عنوان یک بازی ذهنی و عاطفی برای برخی افراد جذاب باشد. اما آیا این هیجان، ارزش به خطر انداختن آرامش و ثبات را دارد؟این سوالی است که هر فرد باید با توجه به اولویتهای خود به آن پاسخ دهد. به هر حال، این هیجان میتواند بسیار اعتیادآور باشد. و این خود مسئله ای مهم است. اعتیاد به درام.
2. احساس منحصربهفرد بودن
وقتی فردی درگیر یک رابطه پیچیده میشود، ممکن است احساس کند که در یک موقعیت خاص و منحصربهفرد قرار دارد. این احساس میتواند به دلیل وجود رازها، مشکلات خاص و یا نیاز به حل مسائل پیچیده در رابطه باشد. این حس منحصربهفرد بودن، میتواند جذاب باشد. فرد ممکن است احساس کند تنها کسی است که قادر به درک و حل مشکلات این رابطه است. این احساس مسئولیت، میتواند برای فرد جذاب باشد. فرد ممکن است تصور کند که کسی دیگری نمیتواند رابطه را سرپا نگه دارد. و این تصور، نوعی توهم است.
3. اجتناب از صمیمیت واقعی
پارادوکسیکال به نظر میرسد، اما پیچیدگی در یک رابطه میتواند به عنوان یک سپر عمل کند و از صمیمیت واقعی جلوگیری کند. به جای اینکه دو طرف به طور مستقیم و با صداقت با احساسات و نیازهای خود روبرو شوند، درگیر حل مشکلات سطحی میشوند و از پرداختن به مسائل عمیقتر اجتناب میکنند. این اجتناب، نوعی دفاع روانی است. فرد از آسیب دیدن، جلوگیری میکند. اما این کار، به قیمت عدم تجربه یک صمیمیت عمیق، تمام میشود. روابط پیچیده به فرد اجازه می دهد که در سطح بماند. و از غرق شدن در عمق، دوری کند.
4. تکرار الگوهای ناخودآگاه
گاهی اوقات، افراد به طور ناخودآگاه به سمت روابطی کشیده میشوند که الگوهای آشنایی از دوران کودکی یا روابط قبلیشان را تکرار میکنند. حتی اگر این الگوها آسیبزا باشند، آشنایی و قابل پیشبینی بودن آنها میتواند احساس امنیت کاذبی را ایجاد کند. این الگوها، ممکن است ناخودآگاه تکرار شوند. فرد ممکن است به دنبال حل این الگوها باشد. اما ناخودآگاه، در همان الگوها گیر می افتد. آگاهی از این الگوها، اولین قدم برای تغییر است. و این آگاهی، نیازمند کمک متخصص است.
5. نیاز به اثبات خود
درگیر شدن در یک رابطه پیچیده میتواند به عنوان یک چالش برای اثبات تواناییها و ارزش خود عمل کند. فرد ممکن است احساس کند که با موفقیت در حل مشکلات این رابطه، میتواند به خود و دیگران ثابت کند که فردی قوی، باهوش و ارزشمند است. این نیاز به اثبات، میتواند بسیار قوی باشد. فرد ممکن است به شدت تلاش کند تا رابطه را سرپا نگه دارد. حتی اگر رابطه، به او آسیب برساند. این تلاش، در واقع تلاش برای اثبات خود است. نه لزوما تلاش برای حفظ رابطه. و این تفاوت بسیار مهم است.
6. کمبود اعتماد به نفس
شاید عجیب به نظر برسد، اما کمبود اعتماد به نفس میتواند یکی از دلایل جذابیت روابط پیچیده باشد. افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است احساس کنند که لیاقت یک رابطه ساده و سالم را ندارند و به طور ناخودآگاه به دنبال روابطی میگردند که با این باور منفی همخوانی داشته باشد. این باور، میتواند بسیار مخرب باشد. فرد ممکن است تصور کند که لیاقت یک رابطه خوب را ندارد. و این تصور، باعث میشود که به سمت روابط پیچیده کشیده شود. زیرا روابط پیچیده، با این باور همخوانی دارند. افزایش اعتماد به نفس، کلید رهایی از این الگو است. و نیازمند کار کردن روی خود است.
7. احساس کنترل
در یک رابطه پیچیده، فرد ممکن است احساس کند که میتواند با دستکاری شرایط و یا رفتار طرف مقابل، کنترل بیشتری بر رابطه داشته باشد. این احساس کنترل، هرچند کاذب، میتواند برای افرادی که در سایر جنبههای زندگی خود احساس ناتوانی میکنند، جذاب باشد. کنترل، یک نیاز اساسی انسانی است. فرد ممکن است تلاش کند تا با کنترل رابطه، احساس امنیت کند. اما این کنترل، معمولا توهمی بیش نیست. و منجر به آسیب بیشتر میشود. رها کردن نیاز به کنترل، کلید آرامش است. افرادی که رفتارهای غیرقابل پیشبینی دارند، میتوانند جذابیت خاصی داشته باشند. فرد ممکن است تصور کند که میتواند رمز و راز طرف مقابل را کشف کند. اما این تلاش، معمولا بی نتیجه است. و فرد را در یک چرخه بی پایان از ناامیدی قرار میدهد. مرموز بودن، همیشه نشانه خوبی نیست. و گاهی، نشانه یک اختلال شخصیتی است.
9. ترس از تعهد
برخی افراد از تعهد در یک رابطه جدی میترسند. فرد ممکن است از صمیمیت می ترسد. و یا از آسیب دیدن دوباره. روابط پیچیده، یک راه فرار از این ترس هستند. اما این فرار، مانع رشد و تکامل فرد میشود. و او را در یک چرخه تکراری نگه میدارد.
10. نیاز به نجات دادن
برخی افراد به طور ناخودآگاه جذب افرادی میشوند که نیاز به کمک و نجات دارند. در یک رابطه پیچیده، فرد ممکن است احساس کند که میتواند نقش ناجی را ایفا کند و با حل مشکلات طرف مقابل، او را از وضعیت بدی که در آن قرار دارد نجات دهد. این احساس میتواند به فرد حس ارزشمندی و قدرت بدهد. این نیاز به نجات دادن، میتواند خطرناک باشد. فرد ممکن است تمام انرژی خود را صرف نجات دادن طرف مقابل کند.
و از نیازهای خود غافل شود. این رفتار، منجر به فرسودگی و نارضایتی میشود. هر فرد، مسئول زندگی خود است. و هیچ کس نمیتواند دیگری را نجات دهد.
11. اعتیاد به درام
برخی افراد به طور ناخودآگاه به درام و آشفتگی در روابط خود معتاد هستند. روابط پیچیده، با فراز و نشیبها، بحثها و آشتیها، به این افراد یک منبع دائمی از هیجان و تحریک ارائه میدهند. این افراد ممکن است حتی به طور ناخودآگاه به دنبال ایجاد درام در روابط خود باشند. اعتیاد به درام، یک مشکل جدی است. فرد ممکن است از آرامش و ثبات در رابطه، احساس ناراحتی کند. و به طور ناخودآگاه، به دنبال ایجاد تنش و درگیری باشد. درمان این اعتیاد، نیازمند کمک تخصصی است. و آگاهی از وجود این مشکل، اولین قدم است. شناختن این مشکل، ضروری است.
12. فرار از تنهایی
حتی یک رابطه پیچیده و پر از مشکل، میتواند بهتر از تنهایی به نظر برسد. برخی افراد از تنهایی میترسند و به همین دلیل، حاضرند در یک رابطه آزاردهنده و پیچیده بمانند، به جای اینکه با تنهایی خود روبرو شوند. ترس از تنهایی، بسیار رایج است. فرد ممکن است تصور کند که تنهایی، بدترین چیز ممکن است. اما تنهایی، فرصتی برای شناخت خود است. و فرصتی برای رشد و تکامل. روبرو شدن با تنهایی، شجاعت می خواهد. اما نتیجه آن، آزادی است.
13. تاثیر رسانه ها
فیلم ها و سریال ها، اغلب روابط پیچیده و پر از درام را به تصویر می کشند و آنها را جذاب و رمانتیک جلوه می دهند. این تصویرسازی ها، میتواند بر روی باورهای ما در مورد روابط تاثیر بگذارد و باعث شود که روابط پیچیده را جذاب تر از روابط ساده بدانیم. رسانه ها، تاثیر زیادی بر ما دارند. ما باید آگاهانه انتخاب کنیم که چه چیزی را تماشا کنیم. و در مورد پیام هایی که دریافت میکنیم، فکر کنیم. تصویرسازی های غلط، میتوانند زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهند. و ما را به سمت انتخاب های نادرست سوق دهند. باید منتقدانه رسانه ها را دنبال کنیم.
14. خود تخریبی
گاهی اوقات، افراد به طور ناخودآگاه به دنبال آسیب رساندن به خود هستند. درگیر شدن در یک رابطه پیچیده و پر از مشکل، میتواند یک راه برای این خودتخریبی باشد. فرد ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال روابطی باشد که به او آسیب بزنند و او را ناراحت کنند. خودتخریبی، یک علامت هشدار است. نشان دهنده این است که فرد، با خود مشکل دارد. و نیازمند کمک تخصصی است. درمان خودتخریبی، نیازمند شناخت ریشه های آن است. و نیازمند تغییر الگوهای رفتاری است. این کار، نیازمند شجاعت و صبر است.
15. باورهای غلط درباره عشق
برخی افراد باور دارند که عشق واقعی باید سخت و دشوار باشد و اگر یک رابطه خیلی آسان و ساده باشد، پس عشق واقعی نیست. این باور غلط، میتواند باعث شود که افراد به طور ناخودآگاه به دنبال روابط پیچیده باشند و از روابط ساده و سالم دوری کنند. عشق واقعی، نیازی به سختی کشیدن ندارد. عشق واقعی، آرامش و امنیت می آورد. نه تنش و درگیری. باورهای غلط، میتوانند زندگی ما را خراب کنند. باید باورهای خود را بررسی کنیم. و باورهای درست را جایگزین باورهای غلط کنیم.






